فیلم Camera محصول سال ۲۰۲۴، ساخته جی سیلورمن، اثری درام است که به زیبایی ماجرای شجاعت و استقامت یک کودک در برابر ناملایمات را به تصویر میکشد. داستان حول محور اسکار، پسر بچه نهسالهای میچرخد که به دلیل ناتوانی در تکلم با مشکلات متعددی برای برقراری ارتباط و جا گرفتن در محیط اطراف خود دست و پنجه نرم میکند. اسکار نماینده کودکانی است که به سبب تفاوتهایشان، مورد قضاوت و حتی بیمهری دیگران قرار میگیرند، اما فیلم با نگاه پر از همدلی، لایههای پنهان روحیات او را آشکار میکند و مخاطب را به دنیای درونی این کودک دعوت میکند. روایت مهارتی خاص دارد؛ چرا که بدون استفاده از گفتگو، حالات روحی و مسیر رشد شخصیت اصلی را به طرزی تاثیرگذار و ملموس منتقل میکند.
در جریان داستان، اسکار با اریک، صاحب مهربان یک مغازه تعمیرات آشنا میشود. این دوستی غیرمنتظره و میان نسلی پایه و اساس بخش مهمی از روایت را شکل میدهد. اریک با برخوردی پدرانه و صبورانه به اسکار میآموزد که میتواند فارغ از محدودیتهایش دیده شود و صدای خودش را بیابد. این رابطه نه تنها بر اسکار تاثیر میگذارد، بلکه خودش هم از حضور اسکار چیزهای تازهای دربارهی زندگی، صبر و ارتباط میآموزد. تعامل این دو کاراکتر در کنار چالشهایی که اسکار به دلیل موقعیت خاص خود با آنها روبهرو میشود، مخاطب را با حس تلخی اما در عین حال سرشار از امید همراه میکند
در Camera، شخصیت پردازی بسیار دقیق انجام شده است؛ نمایش تطبیقپذیری اسکار در برابر دنیا و نیز صبر، گذشته و زخمهای اریک، باعث میشود هرکدام از شخصیتها واجد لایههای چندگانه و ملموس باشند. نکته پررنگ فیلم، به تصویر کشیدن مفهوم «دیدن» واقعی آدمها است؛ نه ظاهر بلکه درک شرایط و روح آدمی. Camera همچنین اهمیت پذیرش تفاوت و ظرفیت تاثیرگذاری مهربانی را به تماشاگر یادآور میشود و نقشی پررنگ برای بزرگترها در فهم و پشتیبانی از کودکان قائل است. دنیای صوتی و موسیقی متن هم کاملا در خدمت فضای درونی شخصیتها ساخته شده است؛ برای برقراری ارتباط با کودکی که کلام ندارد، فیلم با انتخاب موسیقیهای ملایم و گاه غمگین و نیز سکوتهای هدفمند، سعی دارد تا آرامش، اضطراب و دنیای پر رمز و راز اسکار را به تصویر بکشد.
در بسیاری از سکانسها، موسیقی بهجای دیالوگ، بار انتقال احساسات را بر دوش میکشد؛ به طوری که شنونده به خوبی قادر است تپش دل شخصیتها و هیجان یا ترس آنان را با هر نت حس کند. از دیگر نقاط قوت فیلم میتوان به تصویرسازی و قاببندی بسیار زیبای آن اشاره کرد. استفاده از نورهای ملایم، فضاهای خانگی و محیط کارگاه اریک، دنیایی ملموس اما در عین حال شاعرانه میسازد؛ به گونهای که هر صحنه، جزیی از روحیات شخصیتها و روایت کلی فیلم را منعکس میکند. کارگردان تلاش کرده با بهرهگیری از قابهای بسته و انتخاب نماهای نزدیک، احساس محدودیت و دنیای بسته اسکار را منتقل کند و همین موضوع باعث همذاتپنداری قوی مخاطب با شخصیت اصلی میشود.
در کل میتوان گفت، Camera اثری است که تماشای آن نه تنها به خاطر داستان الهامبخش و شخصیتهای دوستداشتنی، بلکه به دلیل ساختاری هنرمندانه و نگاه انسانی سازندگانش، تنها یک فیلم نیست، بلکه دعوتی است برای بهتر دیدن و دوست داشتن تفاوتها. فیلم با تاکید بر شجاعت و ایستادگی در برابر جامعهای ناآگاه به تفاوتها، پیامی دلگرمکننده از قدرت دوستی و پشتیبانی را به یادگار میگذارد. جای تعجب نیست که این فیلم مورد تحسین تماشاگران و منتقدان قرار گرفته و آن را اثری ارزشمند برای هر سن و سلیقهای میدانند.
افزودن دیدگاه